پاشنه های ورنکشیده… / یادداشتی از محمدرسول محمد پور

قطعا جریان سیاسی اصلاحطلب کشور انتخابات ریاست جمهوری اخیر را به عنوان نقطه عطفی در کارنامه خود میداند.کسب آن میزان رای در سبد روحانی با اختلافی قاطع در سطح کشور نشان دوام این اندیشه سیاسی و اقبال به آن از سوی افکار عمومی است.
در استان گیلان نیز همچون بسیاری از نقاط کشور و طبق پیش بینی ها(با توجه به سابقه گرایش فکری مردم آن) مردم با رد وعده های جریان مقابل با رای خود پای برگه مشروعیت دولت منتخب را امضا کردند و در خیزشی ملی سهمی بسزا برای گیلان به ارمغان آوردند.
در این بین ستاد انتخاباتی دکتر روحانی و بسیاری از فعالین سیاسی برجسته استان همچون گذشته با قبول مسئولیت و سازماندهی فعالیت های انتخاباتی حتی در دورترین روستاها نقشی مهم در کسب این موفقیت داشتند.
لیکن نکته قابل توجه همزمانی انتخابات ریاست جمهوری با شورای شهر و اتفاقات نه چندان مطلوب رخ داده در پروسه انتخاب اعضای لیست امید و حواشی ایجاد شده از سوی ارکان جدید شورای عالی اصلاحطلبان استان در آن برهه زمانی بود.ضعف در این حوزه با توجه بر جو مساعد حاکم بر فضای انتخابات فرصت کسب حداکثر کرسی های پارلمان شهری را از اصلاحطلبان گرفت.
تغییر ارکان این شورا بدین شکل و با این ترکیب قبل از انتخابات و انتخاب تیمی که سبقه گذشته آنها به وضوح مبرهن بر عدم توانایی و مدیریت بحران را داشت قطعه پازل ناهمگون این بازی بود.
از روزهای ابتدایی تغییر ارکان شورای مذکور اقای رییس و تیم ایشان به جای ایجاد وحدت،همدلی و اجماع نظر جهت رسیدن به ترکیبی خوب که بتواند حافظ منافع شهروندان و علی الخصوص جریان اصلاحطلبی در شهر باشد با روحیه ای متضادِ شان یک رییس شورا با پیگیری بغض و کینِ گذشته و انتقام جویانه کمر به حذف هر جنبده ای که در گذشته در هر موضوعی نظری بر خلاف نظر آنها داشتند بسته و به جای جذب حداکثری ظرفیتها مبدل به غربالی برای حذف سرمایه های جریان اصلاحات شدند.
در بررسی کنش های آقای رییس افعالی برجسته بودند و بدون چشم مسلح هم خود نمایی میکنند که نه تنها در قاموس و مرام نامه اصلاحطلبی جایگاهی نداشته بلکه حتی نشانی از کنش شورایی نیز در آن نمیتوان یافت.
از روزهای نخست آغاز به کار آقای رییس گویا تیم نزدیک به ایشان قصد تغییر جریان آب به نفع خویش را داشته و با برخوردی رادیکال و غیر تخصصی بیش از هر چیز قصد برجسته سازی نقش خود در بین فعالین سیاسی بودند غافل از اینکه کسب نتیجه موفق در تدوین لیست و کسب حداکثر کرسی های شورا بالاترین شاخص برای دستیابی به این هدف است.
ولی با توجه به روحیه و توان ایشان،این طیف نه تنها به هدف خود نائل نشد بلکه به شنا(شما بخوانید غوطه وری) در خلاف مسیر آب به نوعی عامل ایجاد شکاف در قلب جریان اصلاحات در حساس ترین زمان ممکن شد که در روزهای اخیر و در انتخابات هیئت رییسه و شهردار نتیجه آن را در شورای شهر رشت لمس میکنیم.
نکته دیگر قابل توجه در بررسی عملکرد ایشان قرابت تعجب آور شیوه اجرایی آقای رییس به رییس جمهور پیشین میباشد!
منتهی الیه خود رایی و قهر و آشتی های بدموقع که در جریان عقلایی اصلاحطلبی هیچ سابقه و وجهه ای نداشته و ندارد خبر از تاثیر طرزفکر و دیدگاه نافذ رییس دولت مهرورزی بر ایشان داشته تا حدی که به جز هاله نور منحصر به احمدی نژاد سایر قرائن و شواهد خبر از ظهور پدیده ای محلی از این سرمایه ملی(احمدی نژاد) آن هم از درون جریان اصلاحطلبی گیلان میدهد که این شباهت در نوع خود میتواند بزرگترین دستاورد طیف مذکور باشد.!
لیکن گویا هنوز مرغ آقای رییس و تیم ایشان یک پا آن هم دچار فلجی مادرزاد داشته که نه تنها مسئولیت ریزش آرای اصلاحطلبان در انتخابات شورا را نپذیرفته بلکه کماکان با همان دکترین غلط در عدم تعامل مؤلفه اصلی در ایجاد اختلاف محسوب میشوند و با فرافکنی خود را از هر مسئولیتی مبرا میدانند و در انجام اشتباهات خود اصرار دارند.
در روزهای اخیر استان درگیر تغییر در بدنه دولت بوده و احتمالا تغییراتی کلان در صحنه سیاسی را شاهد خواهیم بود.
آقای رییس روی سخنم مستقیما با شماست شخص و شخصیت حضرتعالی و مشخصا تیم منتسب به شما باعث پدیده واردات دوباره مسئول غیربومی به رشت شده است شاید برای شما باید توضیح داد و درک آن برای اندیشه ای که غرق در مطالبات شخصی و خودنمایی سیاسی است به راحتی ممکن نباشد که این اتفاق در کنار ضربه به برند نخبگان گیلانی باعث فرصت سوزی در جریان اصلاحات استان خواهد شد.امروز حضور شهرداری غیربومی آن هم از جریان سیاسی مقابل و عین حضور نخبه ای همچون مهندس زالفی برای این سِمت تاثیرگذار مستقیما نتیجه کنش غلط و اشتباهات متعدد جنابتان در پروسه انتخابات شورای شهر بوده است.
روزهای گذشته اخباری از تلاش شما برای تعرفه برخی افراد جهت احراز سمت استانداری در گیلان به گوش میرسد که با توجه به شرایط استان و توان شما در انجام این قبیل امور بیش و پیش از هر چیز باعث فرصت سوزی دوباره در جریان اصلاحات خواهد شد.
از ابتدای انقلاب حضرتعالی یکی از چهره های برجسته استان و از سالها پیش جزو رجال اصلاحطلب گیلان محسوب میشوید.ایضا حضور پررنگ شما در جبهه های دفاع مقدس احترام به سابقه و زحمات و حفظ جایگاه و تکریم از شما را بدل به وظیفه هر جوان گیلانی که قدری تعلق خاطر به این خاک دارد کرده است لیکن قبول هزینه هایی که در ماههای اخیر با هر دلیلی که ناشی از تصمیمات و کنش های نادرست طیف شما به بدنه اصلاحات تحمیل شده جریانی متفاوت میباشد پس اگر قصد مبدل شدن به یار دوازدهم جریان سیاسی مقابل را نداشته و خیال ارتقای آمار گل به خودی های خود را در افکار عمومی و حامیان خود ندارید تغییر رویکرد داده و با تعامل بیشتر و تلاش برای ایجاد جبهه ای واحد در سنگر اصلاحطلبان به هر چه کیفی تر شدن جناح اصلاحطلب در استان کمک کنید تا شاهد حضور گیلانی های لایق بیشتری در مسند های مدیریتی استان باشیم.
افکار عمومی در حال قضاوت شماست…